در این آموزش، زمان گذشته ساده یا Simple Past در زبان انگلیسی و تمام نکات مربوط به زمان گذشته ساده همراه با مثال را فرا خواهید گرفت.
زمان گذشته ساده (بخش اول)
زمان گذشته ساده برای یک عمل تمام شده (کامل شده) در یک زمانی قبل از زمان حال بکار میرود، بعبارتی دیگر وقتی یک عملی در زمان گذشته شروع شده باشد و در همان زمان گذشته هم تمام شده باشد (هیچ ارتباطی با زمان حال نداشته باشد) باید از زمان گذشته ساده استفاده کنیم. به تصویر زیر نگاه کنید.

ساختن جمله در زمان گذشته ساده
همانطور که در آموزش های گذشته اشاره شد، تمام جملات در انگلیسی با یک فاعل شروع میشوند و همچنین گفته شد که فاعل هم میتواند یک اسم باشد (سارا/علی/محمد) و هم میتواند ضمیر باشد (من/تو/او/ما/شما/آنها). میدانیم که ضمایر فاعلی در انگلیسی عبارتند از : I/You/We/They/He/She/It
ساختار جمله در گذشته ساده به این شکل است:
فاعل + حالت گذشته فعل + ادامه جمله
Subject+Past form of the verb+rest of the sentence
حالت گذشته افعال در انگلیسی به ۲ دسته تقسیم میشوند:
- افعال با قاعده
- افعال بی قاعده
افعال با قاعده:
افعالی هستند که در انتهای آنها حرف d یا ed یا ied قرار میگیرد.
مثال:
Ice Iced
Help Helped
Marry Married
افعال بی قاعده:
افعالی هستند یا که بطور کلی تغییر میکنند یا همان چیزی که هستند باقی میمانند.
مثال:
Break Broke
Bit Bit
برای گفتن جمله او دیروز بسکتبال بازی کرد با توجه به فرمول بالا باید بگوییم:
.He played basketball yesterday
همانطور که ملاحظه میکنید، بسکتبال بازی کردن یک عملی است که در گذشته شروع و در همان گذشته هم به اتمام رسیده است.
تمامی ضمایر یعنی I/You/We/They/He/She/It در جملات زمان گذشته ساده فعل یکسان میگیرند و در انتهای افعالی که با He/She/It میایند حرف S اضافه نمیشود.
برای منفی کردن یا سوالی کردن جملات در انگلیسی نیاز به افعال کمکی داریم. فعل کمکی (Auxiliary verbs) در زمان گذشته ساده عبارتست از: DID (گذشته DO) که حالت منفی آن Did not یا Didn’t میباشد.
حالت مثبت فعل | حالت منفی فعل |
Did | Didn't |
با توجه به ساختار جملات در گذشته ساده و دانستن افعال کمکی این زمان، براحتی میتوانید انواع جملات را بسازید و آنها را سوالی یا منفی بکنید.
حالا اگر بخواهیم جمله بالا را منفی کنیم:
طبق روالی که در آموزش های گذشته گفته شد، ابتدا بررسی میکنیم که فعل در جمله اصلی است یا کمکی، اگر اصلی باشد باید از افعال کمکی برای سوالی یا منفی کردن جمله استفاده کنیم و اگر فعل کمکی باشد از طریق همان فعل کمکی جمله را منفی یا سوالی میکنیم.
برای منفی کردن جمله بالا فعل Played یک فعل اصلی به معنی بازی کرد است. پس برای منفی کردن جمله به فعل کمکی نیاز داریم و چون فعل Played در زمان گذشته است از فعل کمکی زمان گذشته ساده یعنی didn’t استفاده میکنیم. و آنرا قبل از فعل اصلی در جمله قرار میدهیم پس:
.He didn’t play yesterday
اون دیروز بسکتبال بازی نکرد.
در زمان گذشته ساده، هرگاه از فعل کمکی در جملات استفاده کردیم، فعل اصلی به حالت اصلی خودش برمیگردد، یعنی فعل Played به Play تبدیل میشود.
برای سوالی کردن جمله بالا فعل Played یک فعل اصلی به معنی بازی کزد است. پس برای سوالی کردن جمله به فعل کمکی متناسب با آن نیاز داریم یعنی فعل کمکی Did پس:
?Did he play basketball yesterday
.Yes, he did
.No, he didn’t
به این مثال ها توجه کنید:
.I helped my mom in the kitchen
من به مادرم در آشپرخانه کمک کردم.
.My sister studied in her room
خواهر من در اتاقش درس خواند.
.Sara washed all the dishes
سارا همه ظرف ها را شست.
.My father walked to the shop
پدر من پیاده رفت فروشگاه.
.Your uncle married a pretty woman
عمو/دایی تو با یک زن زیبا ازدواج کرد.
.My cousins arrived late
دختر خاله های من دیر رسیدند.
در جملاتی که فعل be به عنوان فعل اصلی استفاده میشود، برای منفی یا سوالی کردن دیگر نیازی یه فعل کمکی did نیست.
جدول فعل be برای جملات مثبت و منفی
.a teacher | was was not / wan't | I He She It |
.teachers | Were were not / weren't | You We They |
جدول فعل be برای جملات سوالی
?a teacher | I He She It | was |
?teachers | You we They | were |
کاربردهای زمان گذشته ساده
- بیان حالت، وضعیت یا عملی است که در یک زمان مشخص در زمان گذشته شروع شده و به اتمام رسیده است.
مثال:
.He watched a movie last night
او دیشب فیلم تماشا کرد..
I bought a new car last year
من پارسال یک ماشین نو خریدم.
.We didn’t hear the last news
ما آخرین اخبار را نشنیده بودیم.
?Did she clean her room two days ago
آیا او دو روز پیش اتاقش را تمیز کرده بود؟ - بیان اتفاقاتی که یکی پس از دیگری در گذشته رخ داده اند.
مثال:
.He came in, sat down on the sofa, turned on the TV and watched his favourite program
او آمد داخل، روی مبل نشست، تلویزیون را روشن کرد و برنامه مورد علاقه اش را تماشا کرد.
.I entered the room, opened the window, looked at the sky, saw a bird that was really a beautiful bird
وارد اتاق شدم، پنجره را باز کردم، آسمان را نگاه انداختم، پرنده ای دیدم که واقعا زیبا بود. - بیان اتفاق یا عملی در گذشته که در حین انجام یک عمل دیگر در گذشته صورت گرفته است.
مثال:
.While I was studying last night, an earth quake took place
دیشب در حالی که داشتم مطالعه میکردم زمین لرزه ای رخ داد.
.When she was talking on the phone, her mom called her
وقتی داشت با تلفن صحبت می کرد، مادرش صدایش کرد.
دقت کنید که عمل اول بصورت گذشته استمراری و عمل دوم بصورت گذشته ساده می آید. - بیان عملی در گذشته که در یک مدت زمان خاص در گذشته شروع شده و به پایان رسیده است.
مثال:
.Her dad was a teacher for ten years
پدر او به مدت ده سال معلم بود.( الان دیگر معلم نیست.)
.I lived in Tehran from 1980 to 2000
ازسال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ در تهران زندگی می کردم.
( الان شهر دیگر ی جز تهران زندگی می کنم.) - برای بیان موقعیت های غیر واقعی در زمان حال به کار می رود.
مثال:
.If they had money, they wouldn’t live in a pigsty
اگر پول داشتند در خوک دانی زندگی نمی کردند.
در جمله شرط (if clause)، از گذشته ساده ودر نتیجه شرط (result clause)، از شکل ساده فعل + would استفاده کنید.
.If I had more money now, I would take a trip around the world
اگر الان پول بیشتری داشتم، دور دنیا را می گشتم.
در اینجا، جمله ی شرط گذشته ساده است ولی معنی آن گذشته نیست.
.If I were in your shoes, I would buy a car
اگر جای تو بودم، یک ماشین می خریدم.
اگر فعل به کار برده شده در جمله ی شرط فعل be باشد ، کلمه were برای تمامی ضمیر ها استفاده می شود. - با قیدهای زمانی زیر استفاده میشود:
– Yesterday:
.I saw her yesterday
دیروز او را دیدم.
– last+week,month,year,day
.He visited his grandma last night
او دیشب مادربزرگش را ملاقات کرد.
– one week, month, year, …+ ago
.We sold our car two months ago
ما ماشینمان را دو ماه پیش فروختیم.
- با قیدهای تکرار زیر هم استفاده می شود. این قیدها با توجه به میزان تکرار عمل یا واقعیتی در گذشته مرتب شده اند.
همیشه always
.I always went to school on foot
من همیشه پیاده به مدرسه می رفتم.
اغلب often
.They often came here
آنها اغلب اینجا میآمدند.
معمولا usually
.He usually ate lunch at the office
او معمولا در دفترکار ناهار میخورد.
گاهی اوقات sometimes
.We sometimes traveled by train
ما گاهی اوقات با قطار سفر میکردیم.
به ندرت rarely
.I rarely relied on him
من به ندرت بهش اعتماد میکردم.
هرگز never
.They never attended at conference
آنها هرگز در کنفرانس خضور نداشتند.
لطفا مطالب این مقاله را مجددا مرور کنید و برای ادامه آموزش به بخش دوم زمان گذشته ساده مراجعه کنید.